مصاحبه ها

مصاحبه با مسعود محمدبیگی در مورد فرش هفت شهر عشق عطار

مسعود محمدبیگی
زمان مورد نیاز برای مطالعه: 7 دقیقه
لطفا خود را معرفی کنید و از تاریخچه فعالیت حرفه‌ای خود در زمینه فرش دستباف بگویید.

من مسعود محمدبیگی هستم 48 ساله و در رشته مهندسی عمران تحصیلات آکادمیک دارم. تولید فرش شغل پدری‌ بنده بوده و از زمانی که به یاد دارم با پدرم به خانه بافنده‌ها می‌رفتم و به قالی‌ها سر می‌زدیم.

در مورد ایده اثر جدیدتان، هفت اقلیم عشق، و مسیری که برای خلق آن طی شد، برای مخاطبین ما بیشتر توضیح دهید؟

خلق این اثر توسط آقایان محمد مظفری‌زاده و آقای کاوه نویدی‌نژاد انجام شده است. این طرح آقای مظفری‌زاده بود که از دانشگاه هنر تهران فارغ التحصیل شده‌اند. ایده طرح مال ایشان است. وقتی در یک مقطعی این ایده را با من مطرح کردند، دست یافتن به این ایده غیر قابل باور بود. و تصور نمیکردم مفهوم بی‌نیازی و استغنا را بشود با گل شاه عباسی ارائه داد. شاید امکان این که مفاهیم را با یک تابلوفرش یا تابلونقاشی نشان دهیم دست‌یافتنی باشد. ولی آیا گل شاه عباسی یا گل‌هایی که ما در قالی استفاده می‌کنیم توانایی گفتن مفاهیم این چنینی را دارند‌؟ اولین بار که این ایده با من مطرح شد خیلی برای من جای سوال داشت و تقریبا دور از دسترس به نظر می‌رسید. ولی هر چی که گذشت و حرف‌های این دو بزرگوار را شنیدم متوجه شدم  این کار انجام شدنی است .

بازخورد مخاطبین در مواجهه با این اثر چگونه بود؟

الان سال چهارمی است که از تولید این اثر می‌گذرد اما تا به حال عده کمی توانسته‌اند این اثر را ببینند. این اثر به اساتیدی مثل آقای ژوله و اقای میری ارائه شده است . ولی اساتید فرش خیلی استقبالی نکردند و البته دلیل عدم استقبالشان هم نامشخص است. درحالی که این اثر توسط مردم و اساتید فلسفه و هنر فوق‌العاده مورد استقبال قرار گرفته است. وقتی ما اثر را ارائه می‌دهیم اول باید تعریف کنیم که موضوع آن داستانی‌ست از عطار. داستان هدهد و کوه قاف و سیمرغ.

موضوع این است که ما انسان‌ها خود خدا هستیم و این یک مرحله از توحید است. بسیاری از مردم خیلی آشنایی با این موضوع ندارد. حتی شاید تا به حال اسم سیمرغ را نشنیده باشند. و یا حتی عطار را نشناسند و در باره این داستان و سفر به کوه قاف را اطلاعاتی نداشته باشند. وقتی همه این‌ها را ندانید قطعا نمی‌توانید با این طرح ارتباط برقرار کنید. البته در اینده به مرور ارتباطات بهتری شکل می‌گیرد و این طرح طبیعتا بیشتر قابل درک میشود . اگر در یک کلام بخواهم بگویم علاقه مندان به هنر ارتباط بسیار خوبی با این اثر گرفتند، در حالی که عموم جامعه هنوز ارتباط چندانی را برقرار نکرده اند . ولی وقتی طرح داستانش را تعریف می‌کنیم علاقمند می‌شوند و استقبال می‌کنند.

اگر تمایل دارید تیمی که همراه شما در خلق این اثر بودند را برای مخاطبین ما معرفی نمایید

محمد مظفری‌زاده و کاوه نویدی‌نژاد طراحان این اثر هستند. همچنین 6 الی 7 بافنده داشتیم. آقای حامد رضایی‌خواه مدیر تولید بودند. مشکلات و چالش های زیادی داشتیم به خصوص ترین این دشواری ها صدرج بودن قالی بود و اینکه باید هم‌زمان از پشم و ابریشم هم‌رنگ استفاده می‌شد. در سخنرانی ای که به دعوت دانشگاه هنر تهران بابت این اثر اجرا شد من از مشکلاتی که داشتیم صحبت کردم که ویدیو آن در سایت و اینستاگرام ما موجود و قابل مشاهده است.

مسعود محمدبیگی

ما در این قالی چهل رنگ و از هر رنگ دو طیف رنگی مختلف داشتیم. مثلا یک قرمز با جنس پشم و یک قرمز دیگر با جنس ابریشم.  این موضوع برای بافنده بسیار سخت بود که بداند کجا باید ابریشم و کجا پشم را به کار ببرد. برای اِلمان‌ هایی که ارائه‌دهنده مفهوم بودند از ابریشم، و در قسمت های دیگر برای زیبایی از پشم استفاده کردیم. به همین دلیل تولید این قالی بسیار سخت و پروژه‌ای سنگین بود ولی در نهایت با تلاش های فراوان با موفقیت مواجه شد.

مسعود محمدبیگی

پرداختن به رویکرد هنری در خلق آثاری در قالب فرش دستباف چه اهمیتی دارد؟

فرش دستباف ما دچار یک روز‌مرگی و یکنواختی شده است. برای مثال در نمایشگاه‌ها قابل مشاهده است که فرش‌ها خیلی شبیه هم شده‌اند. درست است که تفاوت‌هایی وجود دارد، اما در نهایت برای یک مخاطب عام بسیار یکنواخت است. حالا چطور می‌شود از این یکنواختی رها شد؟ استفاده از رنگ‌های مختلف و شکستن طرح‌های سنتی یک راهکار است. و یا میتوان گاهی بر اساس ایده‌های مفهومی طراحی کرد. به طور مثال مفهوم خیر و شر و تقابل این دو را در یک قالی طراحی می‌کنیم. این اتفاق باعث می‌شود ما به طرح‌ها و فرش‌هایی دست پیدا کنیم که مدرن و متفاوت هستند.

منظور بنده این نیست که تابلو فرش ببافیم، بلکه آیا می‌توانیم از اِلمان‌های فرش، که همان گل‌های اسلیمی، ختایی، شاه‌عباسی یا گل فرنگ و … هستند طوری استفاده کنیم که به طور مثال بگوییم مفاهیمی همچون خیر و شر یا فرزانگی یا عشق یا هر مفهوم دیگری با این نقوش ایجاد شده است؟ برای این منظور ما در فرش هفت شهر عشق سعی داریم که بگویم می‌شود یک سری مفاهیم گسترده را با این اِلمان‌های فرش بازگو کرد. با این کار در واقع ما یک رویکردی به فرش می‌دهیم تا از یکنواختی آن جلو گیری کنیم. این رویکرد، انگیزه واقعی من برای ادامه دادن این کار بود.

از نظر مسعود محمدبیگی در بازار فرش دستباف چه فرصت‌هایی برای تولید فرش‌های هنری وجود دارد؟ و آینده این هنر-صنعت، از نظر شما به چه سمت و سویی پیش می‌رود.

من کلمه هنر-صنعت را برای فرش دستباف نمی‌پسندم. فکر می‌کنم هنر یک سنت است و فرش دستباف صنعت شمرده نمیشود . صنعت چیزی است که استفاده از ماشین آلات در آن دخیل است، دستگاه های صنعتی هیچ جایگاهی در هنر فرش دستباف ندارند. یعنی هیچ جایی در روند، ماشین الات نقشی ندارند. در سنت فرش بافی یک سری نخ داریم و تعدادی نیروی انسانی. پس کلمه ی صنعت در فرش دستباف برای من قابل قبول نیست.

از نظر من هنر فرش بافی در حال کوچک شدن است. به این دلیل که نیروی انسانی رو به گران شدن بوده و تولید نیازمند نیروی انسانی زیادی است. تصور کنید که یک فرش شش متری را یک نفر باید سه سال ببافد. اگر ما بخواهیم حقوق واقعی بافنده را پرداخت کنیم، خیلی گران تموم می‌شود، هنوز این امکان برای ما وجود دارد که یک کالای بسیار گران را با نیروی کار ارزان تولید کنیم، ولی قطعا این روش رو به زوال است.

همزمانی که تولید فرش دستباف بسیار روبه نزول است، تولید فرش ماشینی در حال پیشرفت است. برای آن از اصطلاح هنر‌-صنعت می‌توان استفاده نمود. چون هنر طراح با صنعت نساجی ترکیب می‌شود ولی برای فرش دستباف هنر-صنعت واژه ای نادرست است. هر چه کشور ما پیشرفته‌تر شود این هنر کوچک و کوچک‌تر خواهد شد. به نظر من این هنر-سنت رو به هنری‌تر شدن خواهد رفت و ما چاره‌ای نداریم جز این که قالی‌های هنری با قیمت‌های بسیار بالا تولید کنیم. یعنی بسیار کم ولی بسیار هنری، و آینده فرش دستباف به این سمت پیش خواهد رفت.

مسعود محمدبیگی

از نظر شما چه بسترهایی برای پرداختن به رویکرد هنری فرش در بازار و جامعه مورد نیاز است؟

ما برای نگهداری این سنت که بیش از چهار هزار سال قدمت دارد چاره‌ای نداریم جز این که رویکرد هنری به این سنت داشته باشیم. در غیر این صورت فرش های ماشینی با طرح‌های بسیار زیباتر جایگزین فرش دستباف می‌شود. باید طراح‌های ما رویکردی فوق‌العاده عمیق به طراحی‌های گذشته داشته باشد. باید اول طراحی‌های که به دست ما رسیده را خوب بشناسیم و خوب آنالیز کنیم. سپس با توجه به قابلیت هایی که دارند این طرح هارا ارتقا دهیم .

آقای مسعود محمدبیگی در معرفی و عرضه آثارتان با چه چالش‌هایی رو به رو هستید؟

وقتی شما یک کار نو انجام می‌دهید قطعا به راحتی مورد قبول نسل قبلی قرار نمیگیرد، درحالی که نسل جوان‌تر استقبال می‌کنند. پذیرش کار‌های نو همیشه برای اشخاص خبره تر در آن حوضه سخت تر است. البته استثنا نیز وجود دارد. من دوست داشتم اثری خلق شود که ارزش  زحمت دست بافنده‌ای را که گره به گره این قالی‌ها را می‌بافد حفظ کند. بنده تمام تلاشم را کرده‌ام. این که آیا موفق می‌شوم یا نه به قضاوت آینده بستگی دارد.

اگر شخصی می‌خواهد کار هنری انجام دهد نباید از اول انتظار تشویق و تحسین داشته باشد. بلکه باید آماده باشد که هنرش تا مدت‌ها غریب بماند. حتی امکان دارد بعد از حیات طرح آن هنرمند شناخته شود. پس اگر می‌خواهید کار هنری کنید، برای دل خودتان باشد نه این که از شما تقدیر و تشکر شود.

همچنین بخوانید: مصاحبه با سید علی آل احمد در مورد چالش های خرید و فروش فرش دستباف

سی پرشیا مگ

آدرس کوتاه: Generating...

مطالب مرتبط

گفتگو با اکبر مهدی ئی : قالی یک جواهر بافته شده است

شفیعی

مصاحبه با حامد چمن رخ در مورد مشکلات تولید و صادرات فرش دستباف

اعظم قهرمانی

گفتگو با امیرحسین صفدرزاده حقیقی: رویکرد پژوهشی و هنری، لازمه بازگرداندن اعتبار به فرش ایران

اعظم قهرمانی

ارسال نظر

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تایید بیشتر بخوانید