تولید و تجارتیوتیوبمناطق و اقوام

هنرمندان بی‌صدا: نقش تأثیرگذار زنان در صنعت فرش دستباف ایران

زمان مورد نیاز برای مطالعه: 8 دقیقه

توسعۀ گردشگری روستایی، صنعتی است که در ساختار خود اجزاء مختلفی دارد. زنان عناصری فعال در تمام عرصه‌های کار و فعالیتهای روستایی هستند. زن روستایی خالق فرش دستباف است، کالایی هنری و صنعتی که در اکثر موارد به صورت ذهنی بافته میشد، اما امروزه این هنر سنتی با گسترش نقشه‌های آماده و دستِ چَندم به وسیلۀ واسطه‌ها و گارگاه‌های فرشبافی در حال فراموشی است. ذهنیبافی ریشه در هویت، ارزشهای تاریخی و بومی هر منطقه دارد و سندی منقوش از وقایع زندگی روستایی است که از ذهن خلاق زن روستایی برآمده و بر تاروپود زمان گره می‌خورد. با خاموش شدن این اذهان خلاق در نقشپردازی فرش روستایی بخش بزرگی از فرهنگ بومی و محلی ایران زمین از دست خواهد رفت. این پژوهش که به روش مطالعه کتابخانهای تهیه شده است، تلاش می‌کند به بررسی نقش و جایگاه زنان فرشباف در توسعۀ گردشگری روستایی بپردازد و راهکارهای لازم را در خصوص تقویت حضور زنان در زندگی روستایی جهت توسعۀ فرشبافی و دستیابی به توسعۀ گردشگری روستایی ارائه کند.

توسعه گردشگری روستایی

گردشگری روستایی به‌عنوان یکی از استراتژی‌های توسعه پایدار از اواسط قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت و با گسترش سفرها، اوقات فراغت در مناطق روستایی، و سرمایه‌گذاری‌های دولتی و خصوصی رشد یافت. امروزه مشخص شده که توسعه پایدار نیازمند توجه ویژه به روستاها به‌عنوان زیربنای اصلی پیشرفت است. درحالی‌که روش‌های سنتی توسعه، نظیر اصلاحات ارضی و فناوری‌های نوین، عمدتاً بر جنبه‌های اقتصادی تمرکز داشته‌اند، این رویکردها در کاهش فقر روستایی چندان موفق نبوده‌اند. ازاین‌رو، به کارگیری راهکارهای نوین و جامع در توسعه روستایی ضروری است.

یکی از مهم‌ترین راهکارها در این زمینه، کشف ظرفیت‌های محلی و احیای سنت‌ها و فرهنگ بومی است. در دنیای پرشتاب امروز، روستاها به مقصدی برای افرادی تبدیل شده‌اند که به دنبال آرامش و فرار از زندگی صنعتی و شلوغ شهری هستند. تقاضا برای گردشگری روستایی در حال افزایش است و این امر بر اهمیت این حوزه می‌افزاید. با افزایش علاقه گردشگران به این مناطق، ایجاد امکانات رفاهی مناسب می‌تواند عاملی مؤثر در جذب آن‌ها باشد. بااین‌حال، هدف گردشگری روستایی ارائه فناوری‌های پیشرفته یا تسهیلات شهری نیست، بلکه تجربه طبیعت بکر، آشنایی با معماری محلی، صنایع‌دستی، فرهنگ و سبک زندگی روستایی از جذابیت‌های اصلی آن محسوب می‌شود.

در این میان، زنان روستایی نقش مهمی در حفظ چرخه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی ایفا می‌کنند. توسعه گردشگری روستایی می‌تواند به ایجاد اشتغال محلی، بهبود کیفیت زندگی و ارتقای سطح رفاه اقتصادی مناطق کمک کند. زنان به‌عنوان نیروی کار اصلی در تولید صنایع‌دستی و مشاغل مرتبط با گردشگری، سهم بسزایی در این روند دارند. بنابراین، برای توسعه پایدار گردشگری روستایی، لازم است برنامه‌ریزی‌هایی در سطح ملی و منطقه‌ای صورت گیرد تا از طریق سیاست‌های مناسب، زیرساخت‌های لازم، استانداردهای مشخص و حمایت‌های نهادی، زمینه رشد و مدیریت گردشگری و صنایع‌دستی در این مناطق فراهم شود.

 

فرش دستباف ایران؛ روایتگر هنر، فرهنگ و اصالت

فرش دستباف ایرانی، این گنجینه ارزشمند ملی، قرن‌هاست که بر تار و پود فرهنگ، اقتصاد و هویت این سرزمین تنیده شده است. نه‌تنها جلوه‌ای بی‌بدیل از هنر ایرانی را به نمایش می‌گذارد، بلکه یکی از اصلی‌ترین صنایع اشتغال‌زا، به‌ویژه در مناطق روستایی، و یکی از مهم‌ترین اقلام صادراتی غیرنفتی کشور محسوب می‌شود. با وجود جایگاه استراتژیک این هنر در بازارهای جهانی، طی سال‌های اخیر، سهم ایران در تجارت بین‌المللی فرش دستباف با چالش‌هایی مواجه شده است.

فرش‌های روستایی ایران، با نقش و نگارهای بداهه و رنگ‌هایی برگرفته از طبیعت، بازتابی از زندگی، باورها و سنت‌های دیرین بافندگان آن هستند. این فرش‌ها که بدون نقشه و صرفاً بر اساس خلاقیت ذهنی هنرمندان روستایی بافته می‌شوند، از جایگاه ویژه‌ای در میان صنایع‌دستی ایران برخوردارند. در این میان، زنان روستایی، به‌عنوان ستون اصلی این هنر، نقشی بی‌بدیل در حفظ و انتقال آن ایفا می‌کنند. قالیبافی برای آنان نه‌تنها منبع درآمد، بلکه نمادی از هویت، افتخار و جایگاه اجتماعی بوده و در گذشته، یکی از مهم‌ترین ارکان جهیزیه دختران روستایی محسوب می‌شد.

آنچه فرش روستایی را از دیگر انواع فرش متمایز می‌کند، اصالت و روح جاری در نقوش آن است. این طرح‌ها، که در لابه‌لای تار و پود فرش تنیده می‌شوند، روایتگر اسطوره‌ها، آیین‌ها و لحظات زندگی روزمره روستاییان هستند. طبیعت، معماری بومی، حیوانات، باورهای کهن و داستان‌های شفاهی، همگی در این نقوش تجلی می‌یابند. بااین‌حال، در سال‌های اخیر، تأثیر بازار و تغییر در شیوه تولید، باعث شده است که بسیاری از این طرح‌های بداهه و منحصر‌به‌فرد، جای خود را به نقشه‌های تکراری و سفارشی بدهند.

امروزه، تولید فرش دستباف به دو شیوه خویش‌فرمایی و کارگاهی انجام می‌شود. در روش خویش‌فرمایی، بافندگان روستایی، معمولاً در خانه‌های خود و گاه تحت حمایت تعاونی‌های فرش، به تولید مشغول‌اند. در مقابل، روش کارگاهی مبتنی بر سیستم کارفرمایی است که در آن سرمایه، مواد اولیه و نقشه از سوی کارفرما تأمین می‌شود و بافندگان در ازای دستمزد به تولید فرش می‌پردازند. گرچه این تغییرات تا حدی موجب ساماندهی بازار شده، اما از سوی دیگر، سبک سنتی ذهنی‌بافی را کمرنگ کرده و موجب یکنواختی در طرح‌ها شده است.

برای احیای جایگاه فرش روستایی و تقویت حضور آن در بازارهای داخلی و بین‌المللی، لازم است به خلاقیت و نوآوری در طراحی توجه ویژه‌ای شود. حفظ اصالت و زیبایی فرش‌های ایرانی، در کنار درک نیازهای روز بازار، می‌تواند زمینه‌ای برای توسعه این هنر  صنعت و رونق دوباره آن باشد. این هنر دیرینه، که روزگاری بافندگان آن آزادانه طرح‌ها را از دل خاطرات و طبیعت الهام می‌گرفتند، نیازمند حمایت و سیاست‌گذاری‌هایی است که بتواند بار دیگر، اصالت و روح ایرانی را بر تار و پود جهانیان بنشاند.

زنان روستایی و نقش بی‌بدیل آنان در توسعه پایدار و هنر فرش‌بافی

توسعه پایدار زمانی به تحقق می‌پیوندد که زنان، به‌عنوان نیمی از جمعیت، به‌شایستگی مورد توجه قرار گیرند. آنان نیرویی بی‌بدیل در اقتصاد داخلی کشورها، به‌ویژه در جوامع روستایی، به شمار می‌روند. زنان روستایی، نه‌تنها با تلاش و پشتکار خود به تولید و اشتغال رونق می‌بخشند، بلکه در عرصه‌های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نیز نقشی غیرقابل‌انکار ایفا می‌کنند. بااین‌حال، نقش این زنان اغلب نادیده گرفته شده و مشارکت آنان در فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

در جوامع روستایی، زنان اصلی‌ترین ستون تولید فرش دستباف هستند؛ هنری که قرن‌ها بخشی از هویت و اقتصاد این سرزمین بوده است. اما همچنان، این نیروی عظیم انسانی در بسیاری از برنامه‌ریزی‌های کلان مغفول مانده و کمتر به توانمندی‌ها، خلاقیت و ابتکارات زنان در این عرصه بها داده شده است. تقویت نقش آنان نه‌تنها به شکوفایی استعدادهای فردی منجر می‌شود، بلکه زمینه‌ساز رونق اقتصادی و توسعه پایدار در روستاها خواهد بود.

گسترش صنایع‌دستی، به‌ویژه فرش‌بافی، یکی از کلیدی‌ترین راهکارهای کارآفرینی برای زنان روستایی محسوب می‌شود. حمایت از این هنر، نه‌تنها موجب افزایش اشتغال و درآمدزایی می‌شود، بلکه می‌تواند بازار داخلی و بین‌المللی را نیز تحت تأثیر قرار داده و جایگاه فرش دستباف ایرانی را در سطح جهانی تقویت کند. در این میان، ارائه آموزش‌های تخصصی، ارتقای آگاهی زنان از جایگاه خود، توسعه فرصت‌های اقتصادی و تقویت خلاقیت‌های هنری، نقش بسزایی در تحول این صنعت خواهد داشت.

فرش، به‌عنوان یکی از مهم‌ترین نمادهای فرهنگی ایران، بیش از هر چیز با طرح و نقش خود شناخته می‌شود. وقتی زنان روستایی، با ذهنی آگاه و نگاهی نو، طرح‌های خود را بر تار و پود فرش می‌نشانند، حاصل کار، فرشی خواهد بود که نه‌تنها هنر، بلکه روایتگر زندگی، هویت و احساسات آنان است. چنین فرشی، به‌واسطه اصالت و روح جاری در آن، جایگاه خود را در دل مخاطبان داخلی و بین‌المللی حفظ کرده و مسیر را برای توسعه بازار و رونق صادرات هموار می‌سازد.

حمایت از زنان روستایی در عرصه فرش‌بافی، نه‌تنها موجب احیای این هنر-صنعت دیرینه می‌شود، بلکه گامی بلند در جهت عدالت اجتماعی، توسعه پایدار و هویت‌بخشی به جوامع روستایی خواهد بود.

قالی‌بافی در ایران نه‌تنها یک حرفه بلکه بخشی از زندگی بسیاری از زنان روستایی است. این زنان از سنین کودکی با دار قالی آشنا می‌شوند و همراه با مادران و مادربزرگان خود هنر گره زدن بر تار و پود را می‌آموزند. هر گره‌ای که بر قالی بسته می‌شود، حاصل ساعت‌ها تلاش، صبوری و مهارت دست‌هایی است که گاه از فرط کار زیاد زخم می‌شوند اما از حرکت بازنمی‌ایستند.

زنان قالیباف، روز خود را از سپیده‌دم آغاز می‌کنند. پس از رسیدگی به کارهای خانه و خانواده، پشت دار قالی می‌نشینند و ساعت‌ها بدون وقفه به بافتن ادامه می‌دهند. در بسیاری از موارد، این زنان بدون داشتن نقشه مکتوب، از ذهن خود طرح‌هایی بدیع را بر فرش پیاده می‌کنند. دستانشان میان تار و پود حرکت می‌کند، نخ‌ها را گره می‌زنند و قیچی می‌کنند، بدون آنکه لحظه‌ای مجال استراحت بیابند.

یکی از سخت‌ترین مراحل قالی‌بافی، استفاده مداوم از انگشتان برای گره زدن است. تکرار مداوم این حرکات باعث می‌شود که مفاصل و ماهیچه‌های دست آن‌ها به مرور زمان آسیب ببیند. پینه‌های سخت بر انگشتان و درد مزمن در دستانشان، تنها بخشی از دشواری‌هایی است که تحمل می‌کنند. نور کم، فضای محدود و نبود امکانات رفاهی در محل کار، چالش‌هایی است که زندگی روزمره آن‌ها را دشوارتر می‌کند.

علاوه بر تلاش‌های جسمی، این زنان با مشکلات اقتصادی نیز دست و پنجه نرم می‌کنند. بسیاری از قالیبافان، فرش‌های خود را به دلالانی می‌فروشند که سهم اندکی از سود واقعی را نصیب آن‌ها می‌کنند. در برخی موارد، فرش‌هایی که ماه‌ها یا حتی سال‌ها برای بافت آن‌ها وقت گذاشته شده است، به قیمتی ناچیز فروخته می‌شوند. با این حال، عشق به هنر و تأمین معیشت خانواده، آن‌ها را به ادامه این راه سخت وادار می‌کند.

زنان قالیباف نه‌تنها صنعتگران بلکه هنرمندانی صبورند که هر رج از فرش را با خون دل و عشق می‌بافند. هر نخ رنگی که در این بافته‌های ارزشمند نقش می‌بندد، قصه‌ای از زحمت، امید و زندگی آن‌ها را روایت می‌کند. شاید فرش‌های دستباف ایرانی بر کف خانه‌ها گسترده شوند، اما داستان پشت آن‌ها، داستان دستانی است که بی‌وقفه تلاش کرده‌اند تا زیبایی و هنر را با رنج و صبر در هم آمیزند.

مطالب مرتبط

قالی بران رسمی دیرین برای بخت گشایی در شهر خمین

اعظم قهرمانی

نقش و نگار اقوام کرد بر تار و پود فرش ایران

اعظم قهرمانی

آمار صادرات فرش دستباف ایرانی در سال 1355

شفیعی

ارسال نظر

این وب سایت از کوکی ها برای بهبود تجربه شما استفاده می کند. ما فرض خواهیم کرد که شما با این مسئله موافق هستید ، اما در صورت تمایل می توانید انصراف دهید. تایید بیشتر بخوانید